جایگاه پیوند سلولی در درمان دیابت

جمعه 28 آذر 1399

درمان دیابت در افرادیکه سلول های بتا آنها تخریب گردیده بعنوان یکی از چالش های پیش روی محققین بوده است. استفاده از پیوند سلولی یک فرصت ویژه برای حل آن ایجاد کرده است.

جایگاه پیوند سلولی در درمان دیابت

ديابت يك بيماري متابوليك است كه با افزايش قند خون همراه بوده و به دليل نقص در ترشح انسولين از پانکراس يا مقاومت به اثر انسولين در سلول های محیطی حادث می گردد. شایع ترین انواع آن دیابت نوع 1 و 2 می باشد. در دیابت نوع 1 سلول های بتا به سبب پدیده خود ایمنی تخریب می گردند، فلذا کاهش شدید تولید انسولین در این بیماری رخ می دهد. اما در نوع 2 مقاومت به انسولین ایجاد می گردد یعنی سلول های محیطی به انسولین پاسخی نمی دهند. البته در مراحل شدید این بیماری نیز تخریب سلول های بتا را خواهیم داشت. کنترل ديابت نوع ۱ نيازمند مصرف پيوسته انسولين است در حاليکه ديابت نوع ۲ بيشتر ميتواند توسط داروهاي خوراکي که بر سلولهاي بتا يا بافتهاي محيطي اثر گذار هستند، کنترل گردد. اگرچه هيچ يک از اين درمانها مطابقت کامل و مناسب با عملکرد فيزيولوژي طبيعي سلول هاي بتا را نداشته و اثرات ناخواسته جانبي را نیز به همراه دارند. از این رو در سالیان گذشته تلاش براي پيدا کردن جايگزيني جهت درمانهاي متداول ديابت با شدت چشمگيري ادامه يافته است .

پیوند جزایر لانگرهانس از نخستین اقدامات در این زمینه بود که نتایج خوبی در سال های نخست داشت. اما در پیگیری طولانی مدت، از دست رفتن فعالیت جزایر مشاهده شد. ضمنا نياز به مصرف داروهاي سرکوبگر ايمني، که با خطر عود اتوايمونيتي و نيز عوارض دارويي همراه هستند، و همچنين محدوديت در تعداد دهندگان بافت مورد نياز، استفاده گسترده از اين روش را بسيار محدود ساخته است.

در سالهاي اخير استفاده از سلولهاي بنيادي در درمان ديابت مورد توجه خاصي قرار گرفته است. نخستین تحقیقات در این زمینه معطوف به استفاده از سلول های بنیادی بالغ و سلول های بنیادی جنینی بود. اگرچه این تحقیقات نتایج مطلوبی به همراه داشتند اما استفاده از آنها به سبب برخی از محدودیت ها به چالش کشیده شد. از جمله آن ها به محدودیت در تعداد و در توان تکثیر سلول های بنیادی بالغ و دشواری در جداسازی آنها می توان اشاره داشت. استفاده از سلول های بتای مشتق شده از سلول های بنیادی جنینی نیز دفع آنها توسط میزبان را به همراه داشت.

رويکرد ديگر استفاده از سلولهاي چند ظرفيتي القا شده (IPSC) ميباشد. همانگونه که ميتوان با القا بيان ژنهاي ويژه، سلولهاي بنيادي را براي تمايز به سلول تخصصي برنامه ريزي نمود، ميتوان سلول تمايز يافته را نيز بــراي تبديل به سلـول بنيـادي ، برنامه ریزی مجدد نمود. سلولهاي IPSC  يک ذخيره محدود نشدني بوده، از خطر دفع پيوند جلوگيري کرده و نياز به مصرف داروهاي سركوبگر ايمني را برطرف مي سازند.

سلولهاي مشتق از سلولهاي بنيادي هرچند که اميدي بي سابقه در زمينه جايگزين نمودن بافت ايجاد نموده اند اما هنوز پاسخگوي مناسبي براي جايگزيني سلولهاي بتا و درمان ديابت نیستند. ايجاد سلولهاي بتاي فعال از سلولهــاي القاء شده مستلزم تمايز موفقيت آميز آن ها و پشت سر گذاشتن مراحل تکاملي است که سلولهاي بتاي طبيعي پشت سر ميگذارند، و القا اين تمايز مستلزم شناسايي دقيق فاکتورهاي رونويسي و مولکولهاي کوچکي است که بيان اين فاکتورها و يا آنزيمهاي متابوليک يا ناقلين سطحي را متاثر ميسازند. در اين فرايند لازم است برخي ژنها غير فعال و فعاليت برخي ديگر القا شود و يا با نسخه ديگري که توسط ناقلين  خارجي مانند ويروسها حمل ميشوند، جايگزين گردند. در دهه گذشته پيشرفتهاي شگرفي در اين زمينه صورت پذيرفته و تمايز سلولهاي بنيادي به سلولهاي بتا تا چند مرحله در محيط کشت پيش رفته است اما هيچ يک از روشهاي موجود به شکل گيري سلولهايي که بتوانند مانند سلولهاي بتا واقعي عمل کنند، نيانجاميده اند . 

بنابراين در پاسخ به اين پرسش متداول که آيا انتقال سلولهاي بنيادي و يا پيوند سلولهاي بتا را ميتوان در درمان مبتلايان به ديابت قندي مورد استفاده قرار داد، بايد گفت اگرچه تئوري استفاده از سلولهاي بنيادي براي درمان قطعي ديابت و ارايه يک درمان ايده آل بسيار جالب بوده و برخي از تجربيات حيواني نیز اميدوارکننده است، ولي پس از گذشته سه دهه از آغاز اين تحقيقات، با توجه به آنچه که عنوان شد، همچنان استفاده از آن به عنوان يک روش درماني متداول براي درمان ديابت امکانپذير نميباشد. هنوز اشکال ها و پرسش های متعددی در راه رسیدن به هدف نهایی وجود دارد که دانشمندان بايد با تجربيات آزمايشگاهي و حيواني متعدد به آنها پاسخ دهند تا وارد آزمایشات مرحله انساني شده و بالاخره در صورت موفقيت به عنوان يک روش درماني براي بيماران ديابتي به کار برده شود.

انتهای پیام/

به اشتراک گذاری

نظراتــ کاربرانــ